اتل متل زباله گاو قلي باحاله هم شير داره هم آستين شيرشو بردن فلسطين بگير يک زن راستين اسمشو بگذار حکيمه که چادرش ضخيمه ................................. . آنکـــــــه دائم هوس سوختن مـــــا مي کرد " کـــــــاش بنزين مرا نيـــــز مهيّــــــــــا مي کرد! پمپ بنزين و صف و کارت و منِ پيت به دست... " کــــــاش مي آمد و از دور تماشا مي کرد... . ...............................
سلام به همه شما دوستان عزيز و بينندگان محترم . من سامان هستم و كارشناسي عمران ميخونم. آدما هميشه با ارزش ترين هديه ها رو به بهترين هاشون ميدن اين وبلاگ چيز با ارزشي نيست اما با همه سادگيش و با همه كميش تقديم ميكنم به همه ي ايرانيان عزيز. در ضمن خوشحال ميشم بعد از خوندن نظرات خودتونو هم بگيد كه باعث دلگرمي ما خواهد شد.